امروز چهارشنبه , 30 آبان 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود تحقیق درمورد نقش قرآن در هدايت گري در تشخيص حق و باطل
با دانلود تحقیق در مورد نقش قرآن در هدايت گري در تشخيص حق و باطل در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق نقش قرآن در هدايت گري در تشخيص حق و باطل را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق نقش قرآن در هدايت گري در تشخيص حق و باطل ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد نقش قرآن در هدايت گري در تشخيص حق و باطل
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:14 صفحه
قسمتی از فایل:
درجهان بيني توحيدي اصالت قائل شدن براي شر، ظلمت، باطل، عبث و اين گونه امور امكان پذير نيست يعني اينها با جهان بيني توحيدي سازگار نيست. جهان بيني توحيدي اساس خلقت را برخير و حسن و نيكي مي داند كه درآيه هايي از قبيل الذي احسن كل شي خلقه 1 يا: ربنا الذي اعطي كل شيء خلقه 2 روشن است، و بعلاوه منطقاً هم چنين است. اين مسئله يكي از مهمترين و عميق ترين مسائل الهيات است و از يك نظر مشكله خيلي بزرگي است كه بسياري درهمين جا لغزيده و به ماديگري گرايش پيدا كرده اند يعني گفته اند كه اگر عالم چنان مبدئي داشته باشد كه الهيون مي گويند (مبدأ مستجمع جميع صفات كماليه) بايد خلقت، خير محض و حق محض و نور محض باشد و حال آنكه ما درخلقت اين جور نمي بينيم. ما خلقت را لااقل مخلوطي از ايندو مي بينيم 3 و جهان موجود جهان مطلوب نيست (تعبيري كه بعضي به كار مي برند). اگر جهان مطلوب مي بود بايد به گونه ديگري مي بود. ما اينها را درعدل الهي تا حد زيادي مطرح كرده ايم.
تقرير مطلب به زبان حكمت الهي
جوابي كه الهيون مي دهند، نه فقط به عنوان يك جواب براي اينها، بلكه اصلاً حل مسئله في حد ذاته به اين صورت است كه اصالت با خير و حق و حسن كمال و زيبايي است؛ نقصها، باطلها، شرها ضرورتهايي هستند كه لازمه هستي آن خيرها و حق ها هستند، به صورت يك سلسله لوازم ذاتي لاينفك، ولي نه لوازمي كه اصالت دارند بلكه لوازمي كه وقتي اينها را با مقايسه با حق و خير بسنجيم به منزله نمودهايي هستند در مقابل بودها، اما اين نمودها لازمه اين بوده است كه اگر آن بودها بخواهند باشند اين نمودها هم قهراً هستند.البته اين مطلب به نحو عالي درمحل خودش بيان شده است. درآن مرحله خيلي دقيقش - كه آن كمتر به ذهن عامه مي رسد - نظير پيدايش ماهيت است به تبع وجود. خير محض، هستي است ولي درعين حال درمرتبه ذات هستي كه مرتبه ذات حق است نه ماهيت است و نه نيستي، اما لازمه فعل بودن يك فعل و اينكه چيزي فعل يك فاعل (ذات باري) باشد تأخر از فاعل است يعني يك نوع ضعف وجود درمقايسه با فاعل است والا آن فعل فعل نيست